1-3-6- لحن :
یک جمله را می شود با لحن های مختلف بیان کرد و نتایج مختلف هم گرفت . مثلاً جمله ی خبری :
تو یک مردی . با جمله ی تعجبی : تو یک مردی ! خیلی تفاوت معنائی دارد . در حالی که کلمات این دو جمله عین هم هستند ، فقط لحن آنها تفاوت دارد .
لحن : یعنی شیوه ی بیان یک جمله یا حرف .لحن انواع مختلفی دارد ،مثلا":
لحن اغراق آمیز : که کسی بگوید : تو قاتلی ، و ادامه دهد چون عقیده به دوستی را در من کشتی .
لحن کم رنگ : که کسی بگوید : چرا رنگت سرخ شده ؟ جواب بشنود : هیچی !
در نهایت نویسنده باید از این دو نوع لحن افراط و تفریط ها دوری کند .
1-3-7- مضمون:
مضمون : همان پیام و اندیشه اصلی و نور چراغ داستان است . که نویسنده با بهره گیری از همه ی عناصر داستان آن را بدون نوشتن به خواننده ی داستان بیان می کند .
مضمون است که موضوع داستان را الهام می کند و موضوع هم بیانگر طرح و سیمای شخصیت ها و نوعِ زبان و لحن می باشد. لذا اگر خواننده ، مضمون داستان را دریافت کند نویسنده به هدف رسیده است .
نکته :
در بحث فنون و ارکان داستان نویسی باید دانست که نباید محتوی را فدای فن کرد، یعنی نباید فن زده شویم ، امّا باید فنون داستان نویسی را رعایت کنیم تا جذبِ وجودمان شوند و ما ناخود آگاه آنها را بکار گیریم .
در پایان این بخش از فصل اوّل، باید بگویم که کلیة مباحث این بحث را که شامل : موضوع ، فن روایت ، تلخیص ، توصیف ، صحنه ، طرح داستان ، شخصیت ، لحن، مضمون می باشد .در داستان های قرآن ،به بهترین نحو ممکن می توان دید.که در حقیقت معجزه بودن قرآن را اثبات می کند
که ما به زودی بحث آن را با الگو قرار دادن سورة یوسف خواهیم آورد و اثبات خواهیم کرد .