روشنایی(ابعاد هنری داستان های قرآن)

سقایی است با جامی از آب حکمت برای آشنایی شاید ...

روشنایی(ابعاد هنری داستان های قرآن)

سقایی است با جامی از آب حکمت برای آشنایی شاید ...

هنر - داستان- قرآن (27)

 2-1-2- دیدگاه من ِ راوی

این دیدگاه به طریق اوّل شخص رفتم ، گفتم ، دیدم ، روایت می شود و حالات درونی راوی نمایش داده می شود و امکان مخفی ساختن اطلاعات و بی طرف بودن هم فراهم است، ضمناً یک صمیمیتی در لحن راوی بوجود می آید  که مثلاً ما رفتیم و جایتان خالی  و... !

2-1-3 

 - دیدگاه به شکل نمایشی

      که در این دیدگاه راوی به کلی حذف می شود و گفتگوی شخصیت ها در داستان نقش مهمی دارد در این جا بیشتر می شود از بیان غیر مستقیم استفاده کرد.[1]

البته دست نویسنده برای تجزیه و تحلیل مسائل بسته است و همچنین تماشا گر از دیدگاه شخص خود به جهان داستان می نگرد و قضاوت می کند و در نهایت تجزیه و تحلیل می کند .

در این دیدگاه اگر درون بازیگر را به نمایش بگذاریم به آن شیوه ی : آینه ی ذهنی  و اگر اعمال ظاهری و بیرون شخصیت ها را به نمایش بگذاریم به آن شیوه ی : نمایشی گویند .

 تذکر پایانی:

     در مورد بحث زوایای دید، نویسنده باید برای نقل داستانش زاویه دیدِ مناسبی را انتخاب کندکه با طرح وهدف داستانش سازگاری داشته باشد .

  ونهایتاً اینکه ، درنقد داستان هم باید موارد زیر را ازنظر زاویه ی دید، رعایت کرد:

1-آیا زاویه دید انتخابی از جهت شکل و محتوی به داستان غنا بخشیده است یا نه؟

2- آیا زاویه دید انتخابی متناسبِ با هدف ومصالح داستان بوده است یا نه؟

3- نویسنده از کدام موضع مکانی ویا زمانی به جهان داستان می نگرد؟

زیراباید دانست که انتخاب موضع مکانی یا زمانی درداستان بسیار اهمّیت دارد.

(که مثلاً کسی بر بالای درختی نشسته ودر حالی که کسی او را نمی بیند ،واو با توجه به آنچه مشاهده می کند ،داستان را روایت می کند.

ویا کسی می رود واز زمان گذشته داستان را روایت می کند .

ویا اینکه از آینده داستان را روایت می کند ،مثل داستان های فضایی وغیره.)

4-آیا تغییر زاویه دید در داستان توسط نویسنده منطقی ومتناسب با شرایط واهداف داستان بو ده است یا خیر ؟

 در اینجا ما به بحث زاویه دید از نظر فنّی و کلاسیک خاتمه داده ودر بخش بعد می پردازیم به بحث زاویه دید از دیدگاه معرفتی .

این بحث با آنکه اهمیّت بالا وانکار ناپذیری دارد ،متأسفانه تا به حال در بحث های کلاسیک داستان نویسی وارد نشده است !

لذا اینجانب باآنکه از توانم خارج است برای توضیح اهمّیت این بحث بِکر، سعی خودم را خواهم کرد.

 باشد تا در آینده  اهل هنر وذوق وایمان حقِّ مطلب را ادا کرده وغفلت رابه دام بیندازند .



[1] . به جای این که مثلاً خدا به طور مستقیم بگوید بندگان من زنا نکنید با آوردن شکل نمایشی در داستان یوسف و زلیخا این سخن را از زبان یوسف در برابر پیشنهاد زلیخا می دهد که در آنجا یوسف می فرماید: از انجام این عمل زشت معذورم وبه خدا پناه می برم.