روشنایی(ابعاد هنری داستان های قرآن)

سقایی است با جامی از آب حکمت برای آشنایی شاید ...

روشنایی(ابعاد هنری داستان های قرآن)

سقایی است با جامی از آب حکمت برای آشنایی شاید ...

هنر-داستان-قرآن8

-کلید واژه ها

2-1-ابعاد:

قصّه های قرآن از چندین بُعدونظر قابل بررسی هستند ازنظرِ،فرهنگی،

سیاسی،اقتصادی، وحتی جهاد ی  یعنی مبارزه با جهات مختلف ،نظیر مبارزه با خرافات،شرک،ذلّت و.

لذا اینکه می گوییم ابعاد هنری قصّه های قرآن منظور این است که قصّه های قرآن  جامع الاطراف هستند. وابعاد هنری زیادی دارند.

 2-2-هنری:

دیدن بهتر و درک عمیق تر امور وبیان  روشن ترو ارائه ی جذاب تر آنها را هنر گویند، البته در مورد هنرقبلا" توضیح داده شده است .

  2-3-قصّه:

 راغب می فرماید:

«القَص :تَتَبّع الاثَر ،(یقال‘قصَصتُ اثَرَهُ)ویا(القَصَصُ:الاثَرُ)وهمچنین آورده (القَصَصُ:اخبارُالمُتَبّعَهُ)که همگی معنای پی گیری اثر چیزی را می رسانند.»[1]

 تفسیر نمونه بیان کرده  است

  «قصّه از نظر ریشه لغت به معنی جستجو از آثار چیزی است،وهر چیزی که پشت سر هم قرار گیرد، عرب به آن قصّه می گوید.واز آنجا که به هنگام شرح وبیان یک موضوع ،کلمات وجمله ها پی درپی بیان می شوند ،این کار را قصّه گویند.»[2]

2-4-قرآن

قرآن کلماتی است که خداوند تبارک و تعالی توسط جبرئیل به شخص پیامبر اسلام حضرت محمد(ص)القاء کرده وبیان داشته است و این کتاب در طول تاریخ از تحریف مصون مانده است یعنی خالصاًکلام خدای بزرگ است که حقایق کتابهای آسمانی دیگر را تأیید و  نا خالصی های آنهارا می زداید و معجزه ایست برای همة روزگاران و در بیان حوادث صداقت داشته و داستان هایش اِخبار از واقعیت هاست نه خیال پردازی.



[1] . راغب اصفهانی،.،المفردات،425-ه-ق،ص671.

[2] . مکارم،ن.،تفسیر نمونه ،1367،تفسیر آیه 3/یوسف.

هنر -داستان- قرآن 7

    1 -6- تفاوت داستان با قصه :

از دقت در تعریف قصّه وداستان تفاوت آنها نیز بدست می آید ،

 امّا جهت درک بهتر این تفاوت نظرات اهل فن را هم می آوریم.

«اگر کسی داستانی راخوانده باشد.وما به او بگوییم چکیدة داستانت

 را بطور خلاصه بگو،آن چیزی را که او تعریف می کند،همان

 قصة داستان است،و به آن گفته می شود قصة داستان(که در چند

 خط کوتاه و فوری تعریف می شود.)

لذا  قصه همان رکن محوری داستان است،که به منزلة ستون فقرات

 داستان است،وهمان نقش اسکلت اولیه را در ساختمان دارد.

 لذا قصة یک گونه مستقل ادبی نیست بلکه بخشی از عناصر تشکیل

 دهنده ساختمان داستان است.

 قصه حاصل دید ه ها،شنیده ها،تجربه ها،و یا تحلیل های آزاد

 افرادی است که ممکن است،داستان نویس هم نباشند یعنی هر کس

 بدون آشنایی با فنون و شگرد های مختلف داستان نویسی می تواند

 صاحب ،خالق ،یا بیان کنندة یک قصه ای باشد.

امّا داستان نویس نیاز به یک سلسله آگاهی ها وتمرین ها و

 تجربه ها و مهارت های حرفه ای دارد.و یک کار فنی است

 که از عهدة هر کس ساخته نیست.  

در حقیقت داستان نویس می کوشد،با بهره گیری از آگاهی ها

 و مهارت های حرفه ای قصة مورد نظر خود را در زیبا ترین

 و مؤثر ترین شکل ممکن به مخاطبش عرضه کند.»[1]

استاد حجوانی در مورد تفاوت قصّه وداستان به نقش تخیل در قصه

    و داستان توجه کرده است ومی گوید:

«نقش اصلی را در قصه تجربه های انسانی و تخیل های شخصی

 بر عهده دارند. (هرچه تخیل قوی تر باشد نویسنده موفق تر است، 

 با آنکه می دانیم تخیل مختص نویسنده و یا در اختیار او نیست.)

در حالی که داستان نویسی یک عمل فنی ،حساب شده،و توأم با

 آگاهی می باشد. و البته آنچه سبب موفقیت نویسنده در این

 جنبه  می شود همان دانش و تجربه و مهارت های حرفه ای

 نویسنده می باشد».[2]

     نکته:

  اینکه استادان فن داستان نویسی به طور کلی گفته اند،داستان از قوة 

تخیل نویسنده ریشه می گیرد ،متوجه داستان های واقعی و داستان های

  قرآن نبوده اندویا لااقل در قالب داستان های عرفی قلم رده اند.



[1] . سر شار،م، ر.،همان مدرک،ص15-2

[2] . حجوانی،م.،همان مدرک،ص34.

هنر - داستان - قرآن (6)

1 -5 - اسطوره:

« اساطیر بر وزن افاعیل و مشتق از ریشه سطر به معنی نوشت ، می باشد.

وسطر :ردیف هر چیزی راگویند.اساطیر الاولین: افسانه های نبشته پیشینیان

 را گویند. این واژه در قرآن به صورت جمع ا ساطیر   وبه صورت ترکیب

 اساطیر  الاولین  در نه مورد بیان شده است از بررسی آیات «25/انعام،31/انفال،

24/نحل،82-83/مؤمنون،4-5/فرقان،67-68/نحل، 17/احقاف،15/قلم،13/مطففین» بدست می آید مشرکان ،آیات خداوند و روزجزا را  اساطیرالاولین می نامیدند.

ومنظور آنها از اساطیر : اموری است که دیگران به نا حق واز سابقه ذهنی مردم استفاده کرده ودر اذهان القاء کرده اند.»[1]                                                         «اساطیر جمع اسطوره از ریشه یونانی (استوریا) به معنای قصّه وداستان گرفته شده است.وکلمه انگلیسی (story)از همین ماده مشتق شده است.اساطیر در اصل

 همان قصّه های خدایان قدیم یونان بوده است.

 کلاً اساطیر :

حکایات وافسانه هایی است از فرهنگ عامه که مبنای حقیقی ومنطقی ندارد.

اسطوره در اصل به معنای وسیع آداب و داستان های گذشتگان بوده است  . 

 امّا در لغت نامه های امروزی صرفاً به داستانهای خرافی عدول کرده است .

  بعضی گفته اند اسطوره در قرآن به معنای مجموعه ای از عقاید و آداب و ماجرای گذشتگان می باشد . و گفته اند واژه اساطیر در قرآن تمام گونه های اسطوره ای

 را در بر می گیرد . و همچنین اضافه می کنند هر چند ممکن است اساطیر ریشه

 دینی داشته باشند امّا در مسیر زمان منحرف شده اند .« [2]

در نتیجه ً باید گفت واژه ی اساطیر در قرآن، تمام گونه های اسطوره ای مطرح شده

 را در بر می گیرد .



[1] . سایت اینتر نت: al – shier. Com (موضوع معناشناسی داستان و اسطوره در قرآن.)

[2] . مشکور ، م ، 1368 ، خلاصة ادیان ، انتشارات شرق ، صفحة 14 ،